بحث در فلسفهبحث، از مفردات مشترک در علوم اسلامی است. ۱ - معنای لغوی بحثکلمهای عربی به معنای حفر کردن، زیرورو کردن و کنار زدن خاک برای جستجوی چیزی. عبارت «البَحوث من الابل» در مورد شتر هنگامی که راه میرود و با دستانش خاک را پی درپی کنار و عقب میزند به کار رفته است. [۱]
خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۲۰۷، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم ۱۴۰۵-۱۴۱۰.
بحث به کاوشِ با دست و فحص ، به کاوش با پا اطلاق شده است.
[۲]
ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۱، ص۲۰۴، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قم ۱۴۰۴.
نیز در قرآن در آیه «فَبَعَثَ اللّهُ غُر'اباً یَبْحَثُ فِی الاَرْضِ به معنی کشف و طلب آمده است.
معادل فارسی بحث، کاوِش و پژوهش است. [۴]
احمد بن علی بیهقی، تاج المصادر، ج۱، ص۲۰۷، چاپ هادی عالم زاده، تهران ۱۳۶۶ ش.
[۵]
محمد پادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ ش، ذیل «بحث».
۲ - معنای اصطلاحی بحثجرجانی [۶]
علی بن محمد جرجانی، تعریفات، ج۱، ص۶۱ – ۶۲، چاپ ابراهیم ابیاری، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
گوید: بحث در لغت به معنای تفتیش و تفحص و در اصطلاح، اثباتِ استدلالیِ نسبتِ سلب یا ایجاب ، میان دو شیء است.
در جامع العلوم احمد نگری [۷]
عبدالنبی بن عبدالرسول احمد نگری، ج۱، ص۲۳۱، جامع العلوم، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵.
همین تعریف را با قید «در اصطلاح آداب مناظره» آورده: بحث، بر حملِ اعراضِ ذاتیِ موضوعِ علم بر آن و بیانِ احکام و احوالِ شیء و نیز بر خود مناظره اطلاق شده است.
۳ - تشابه بحث با نظربحث به معنای عقلی و نظری، به مفهوم جستجو، بررسی و تأمل به کار رفته و از این حیث با نظر مترادف شده است. ازینرو دو لفظِ بحث و نظر غالباً در کنار یکدیگر میآیند. [۸]
علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۶، ص۳۶۸، چاپ باربیه دمینار وپاوه دکورتل، پاریس ۱۸۶۱ـ۱۸۷۷.
۴ - تعریف مشتقات بحثاستبحاث، به معنای پرسش به جهت کسب خبر است [۹]
خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، ج۳، ص۲۰۷، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم ۱۴۰۵-۱۴۱۰.
و مبحث (جمع آن مباحث) نه فقط به متعلّق پژوهش بلکه به خود پژوهش نیز اطلاق میشود. [۱۰]
د.اسلام، ذیل واژه.
۵ - طرح باحث و متأله در فلسفه اسلامیدر فلسفه اسلامی، نخستین کسی که حکیمان را در دو عنوان باحث و متأله مطرح کرده شهاب الدین سهروردی (۵۴۹ - ۵۸۷) است. ۵.۱ - تقسیم حکما در حکمة الإشراقوی در مقدمه حکمة الإشراق، حکما را به چند طبقه تقسیم میکند: ۱.حکیم الهی متوغّل در تألّه و عدیم البحث؛ ۲.حکیم بحّاث عدیم التألّه؛ ۳.حکیم الهی متوغّل در تألّه و هم متوغّل در بحث؛ ۴.حکیم الهی متوغّل در تألّه، متوسط یا ضعیف در بحث؛ ۵.حکیم الهی متوغّل در بحث، متوسط یا ضعیف در تألّه. حکیم متوغّل در تألّه و بحث، خلیفة الله و دارای ریاست است و در غیاب و فقدان او مقام خلیفة اللّهی از آنِ حکیم متوغّل در تألّه و متوسط در بحث و در مرحله بعد متوغّل در تألّه و عدیم البحث است که زمین خدا هرگز از این آخری خالی نیست. امّا ریاست، به حکیم باحث، متوغّل در بحث و فاقد تألّه تعلق نمیگیرد. سهروردی میافزاید مقصودش از این ریاست، تغلّب نیست بلکه امامِ متألّه گاهی مستولی ، ظاهر و مکشوف است، و زمانی خفّی، که در این صورت او را قطب نامند. اگر سیاست به دست او باشد زمان، نوری است و چنانچه زمان از تدبیر الهی خالی باشد ظلمات ، چیره و غالب خواهد بود. ۵.۲ - تقسیم طلاّ ب توسط سهروردیطلاّ ب نیز سه دستهاند: ۱.طالب تألّه و بحث، ۲.طالب تألّه، ۳.طالب بحث. شیخِ اشراق تصریح میکند که کتابش برای مجتهد متألّه یا طالب تألّه مناسب است و کمترین درجاتِ خواننده آن این است که بارقه الهی بر او وارد شود و ورودش ملکه وی گردد. اگر کسی در پی بحثِ تنهاست، بر اوست که به طریقت مشایین سلوک کند [۱۱]
یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۲، ص۱۱ـ۱۳، چاپ هنری کربین، تهران ۱۳۵۵ ش.
گفتنی است که سهروردی از افلاطون با عنوان امام الحکمة و رئیس الحکمة یاد میکند [۱۲]
یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۲، ص۱۰، چاپ هنری کربین، تهران ۱۳۵۵ ش.
اما ارسطو را امام الباحثین میخواند. [۱۳]
یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ج۱، ص۴۳۵، چاپ هنری کربین، تهران ۱۳۵۵ ش.
۶ - معرفی کتب در مورد بحثکتابی با عنوان البحث به جابربن حیان منسوب است. [۱۴]
بروکلمان، ج ۱، ص ۴۲۹
حاجی خلیفه در کشف الظنون ، [۱۵]
مصطفی بن عبداللّه حاجی خلیفه، ج۱، ص۲، کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
فصلی را به کتابهایی با عنوان الابحاث اختصاص داده است.
آقا بزرگ طهرانی [۱۶]
محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج۱، ص۶۳، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
نیز عنوان «الابحاث المفیدة فی تحصیل العقیدة» را جزو نوشتههای علاّ مه حلّی آورده است.
بحث التحذیر، تألیف قاضی نوراللّه شوشتری و بحث ابن خطیب و علیّالعربی [۱۷]
مصطفی بن عبداللّه حاجی خلیفه، ج۱، ص۲۲۰، کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
نمونههای دیگری از این عنواناند.
۷ - فهرست منابع(۱) علاوه بر قرآن. (۲) محمد محسن آقابزرگ طهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علی نقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳. (۳) ابن فارس، معجم مقاییس اللغة، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قم ۱۴۰۴. (۴) احمد بن علی بیهقی، تاج المصادر، چاپ هادی عالم زاده، تهران ۱۳۶۶ ش. (۵) عبدالنبی بن عبدالرسول احمد نگری، جامع العلوم، بیروت ۱۳۹۵/۱۹۷۵. (۶) علی بن محمد جرجانی، تعریفات، چاپ ابراهیم ابیاری، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. (۷) مصطفی بن عبداللّه حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۸) یحیی بن حبش سهروردی، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، چاپ هنری کربین، تهران ۱۳۵۵ ش. (۹) محمد پادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ ش. (۱۰) خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم ۱۴۰۵-۱۴۱۰. (۱۱) علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، چاپ باربیه دمینار وپاوه دکورتل، پاریس ۱۸۶۱ـ۱۸۷۷. (۱۲) Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden ۱۹۴۳-۱۹۴۹, Supplementband, ۱۹۳۷-۱۹۴۲;. (۱۳) EI , sv "Bah ¤ th" (by F Gabrieli). ۸ - پانویس
۹ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله « بحث در فلسفه»، شماره۵۲۴. ردههای این صفحه : فلسفه اسلامی | واژه شناسی
|